راننده تاکسی بسیار خوشحال شد وقتی دانش آموز جوانی در سالن تاکسی خود نشسته و شروع به صحبت درباره موضوعات صمیمی کرد. فاحشه شاد و شاد بود ، کمی در مورد خودش و دوست پسرش گفت ، بعد از عمویش دعوت کرد که به جایی آرام بیاید و کمی احمق بازی کند. با شنیدن این موضوع ، آن مرد بلافاصله از راه دور شد ، ماشین را متوقف کرد و برای راحتی کودک شیرین به صندلی عقب زد. ناگهان عوضی از من خواست که عکس کس و سکس پول او را بپردازم ، البته نه برای پیاده روی ، البته برای رابطه جنسی با او. هواپیمای حیرت زده شانه خالی کرد ، چندین قبض از کیف پول خود برداشت و آن را به مسافر خود تحویل داد. سپس شورت خود را از خانمها جدا کرد ، پاهای خود را از هم جدا کرد و شروع به لیسیدن لبهایش و مکیدن بر روی یک تورم متورم کرد. مرد خیلی سخت تلاش کرد تا فاحشه را به ارگاسم برساند. در حال بهبودی ، عوضی در حال دمیدن خروس خارجی او با از blowjob و صورتی آبدار او بود.