دختر جوان و معتدل که به تنهایی به سمت ایستگاه قطار قدم می گذارد ، نمی تواند کمک کند اما توجه یک دانش آموز افتاده را به خود جلب کند. پس از نشستن چند دقیقه روی نیمکت ، منتظر قطار بود ، دختر یخ زد و کاملاً بی حوصله و تنها شد. این فقط پس از یک انتخاب شهوت انگیز که متوجه او شد ، برایش پیش آمد. به محض شروع صحبت با او ، پسر تقریباً بلافاصله قطع شد زیرا دختر عکس های سوپر و سکسی انگلیسی صحبت نمی کند. اما به محض اینکه یک کاغذ گرانبها را با نام "یورو" به او نشان داد ، دختر بلافاصله به زندگی پرداخت. آشنایی با او بلافاصله از حالت عادی به لذت تبدیل شد. قطار آمد ، آنها نشستند ، در یک محفظه قفل شدند. سکس طولانی و شیرین و پرشور با یک آزادی فراوان در دهان به پایان رسید. آن مرد به موقع به پایان رسید - قطار تازه به ایستگاه رسیده بود.