معلم به سمت میز رفت و بررسی کارهایی را که به او انجام شده بود ، شروع کرد. او از من عکس سکسی و بکن بکن خواست كه كتابهاي آماده شده را براي او بياورم و دختر به طور تصادفي به زمين افتاد. و هنگامی که آن مرد به کمک او فرار کرد ، متوجه شد که مرغ بدون شورت راه می رود. او دختر را با دستش روی نان لمس کرد ، او را روی زانوانش گذاشت و شروع کرد به زور زدن او. عضو بسیار بزرگ بود و در حالی که دختر آن را شلاق می زد ، می خواست خودش را با بیدمشک امتحان کند. او روی میز کار خود دراز کشید و پاهای خود را در جهات مختلف پهن کرد تا معلم مسحور بتواند کونایی کسب کند. از زانو بلند شد و بلافاصله سرش را به داخل سوراخ فرو کرد و شروع به امتحان حضوری کرد. او یک لثه را با سرطان لعنتی کرد ، روی یک تخت در اسب قرار گرفت و با اعتماد به نفس گربه خود را با یک نقطه تغییر داد. او سرطان را به صورت پهلو و پهلو درآورد ، به زمین افتاد و در دهانش تمام شد.