پسر آنقدر شجاع بود که بعد از چند پیام گپ ، بلافاصله خواست که به دیدار دختر بیاید. و او بلافاصله شروع به آماده سازی برای جلسه خود ، و شروع به پوشیدن لباس زیر عشق شهوانی. سبزه در عینکها به خوبی می دانست که می خواهد برای خشک شدن ، نه برقراری ارتباط ، خشک شود ، بنابراین می خواست هیجان انگیز به نظر برسد. پسر کمی زودتر وارد شد ، بلافاصله به او پول نقد داد و دختر ، بدتر از یک روسپی ، شروع به اغوا کردن او نکرد. عکس سکسی و حشری کننده لباسش را درآورد. او در برابر سرطان ایستاده بود و با انگشتان پا بازی می کرد. او با دست خود به مرد نزدیک شد و شروع به زدن ضربه او کرد. او مکش سلطنتی را انجام داد ، پس از آن عوضی سبک سگی بود و مشتری او به سرعت کلاه خود را با یک خروس بزرگ لعنتی. پیراهن خود را برداشته و برهنه بر پشت دراز کشید. من از پایین دوست دختر داشتم ، بعد سرم را در چهره من آورد و زیبایی همه تقدیرها را روی یک قطره مکیده بود.